به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، چیستی غفران و آمرزش الهی موضوعی است که آدمی همواره در پی رسیدن و کسب آن است. آنچه در ادامه میخوانید توضیحات دانشمندی به نام آقاسیدعلی خامنهای، رهبر انقلاب در این باره است.ای انسانی که برای یک وجب زمین و یک مقدار ِ آب و گل در فلان منطقۀ عالم، حاضری سبقت بگیری، حاضری دیگران را عقب بگذاری، حاضری تمام قوا و نیروهایت را به کار بزنی، استخدام کنی، تا بتوانی در مزایدۀ فلان زمین، در بهدست آوردن فلان سرمایه، در تصرف کردن فلان مغازه، در گرفتن فلان گوشۀ فلان مملکت، در دائر کردن فلان کمپانی در فلان منطقۀ عالم، در تحصیل امتیازات مادی هرچه بیشتر؛ برای اینها حاضری مسابقه بدهی، سرعت بگیری، دیگران را عقب بگذاری، اگرچه شرافتها و فضیلتها را هم زیر پا گذاشته باشی،ای انسان! به تو نمیگویند سرعت مگیر، به تو نمیگویند در خانه بخواب، نیروهایت را به کار مزن؛ آنکسیکه به نام دین به تو این سخن را میگوید، دروغ میگوید و نمیداند.
دین نمیگوید نیروهایت را متوقف بگذار، دین میگوید سرعت بگیر هرچه بیشتر، مسابقه بده هرچه زیادتر، اما بهسوی چه؟ بهسوی چیزی که شایستۀ توست، نه به سوی یک وجب آب و گل، نه مادی دنیا که هرچه باشد، برای تو کوچک و کم استای انسان بزرگ! بهسوی چیزی که با عظمت تو، با مقام تو سازگار باشد، که انسان عالیترین موجودات این جهان، بزرگترین عظمتهای وجود، بعد از پروردگار، در همین کالبد کوچک و محدود است.ای انسان بزرگ سرعت بگیر و مسابقه بده، اما به سوی چه؟ وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَجَنَّةٍ، سرعتت به سوی مغفرت پروردگار باشد، به سوی آن بهشت برین الهی باشد که همۀ آسمانها درمقابل آن کوچکند، همۀ زمین در برابر آن اندک است. یعنی چه؟ قرآن میگوید، تو اگر میخواهی همت به چیزی بگماری، برای تو زمین و آسمان، اندک و ناچیز است، همت به چیزی والاتر از اینها بگمار.ای انسان بزرگ! مغفرت برای تو مهم است؛ از همهچیز بالاتر مغفرت است و پس از مغفرت آنچیزی که ارزش و عظمتش از آسمانها و زمین بالاتر است.
مغفرت یعنی چه؟ به فلانی گفتیم آقا معذرت میخواهم، یک دشنامی به شما دادم، من را ببخشید. او هم با ناز و کبری، یا با خوشاخلاقی و لطفی، به هر صورتی، گفت خیلی خب صرفنظر کردیم. فلان جا فلان جنایت غیرعمدی انجام گرفته، آدم، اطراف آن کسی که صاحب حق است، با التماس و درخواست و آقا ببخشید، آقا لطف کنید، او هم میگوید خیلی خب، شما را بخشیدم. در فلان ادارۀ دولتی و حکومتی، فلان قدر مالیات برای تو، برطبق چه حسابی، درست یا نادرست بریدهاند. شما رفتی احترامی کردی، تملقی گفتی، دو جملهای گفتی، کسی را با خودت بردی، نامهای، توصیهای، تلفنی کردی؛ گفتند خیلی خب، فلان قدرش را به شما بخشیدیم. این بخششها را که ما دیدیم، خیال کردیم غفران الهی هم از قبیل این بخششهاست. فلان کس ظلم کرده، جنایت کرده، گناه کرده، در زمین فساد آفریده و برانگیخته، مستوجب عذاب خداست؛ بعد روز قیامت بهخاطر قطرۀ اشکی که او داشته است یا توجه و توسلی که او کرده است، خدا بگوید خیلی خب، حالا که اینجور شد ما هم از سر خطایای تو گذشتیم. مغفرت خدا این است؟ وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ؛ نه.
غفران یعنی التیام دادن و پرکردن یک خلأ. بدن شما یک جراحتی برمیدارد؛ این ران، این بازو، یک جراحت عمیقی برمیدارد، این لای گوشت از هم باز میشود؛ اینجا مرهمی به شما میدهند، دارویی میگذارید، ویتامینی مصرف میکنید، آمپولی میزنید؛ تا این میجوشد، تا این میتراود، تا این میزاید تا بالاخره همجنس ِخود را، آن گوشت بدن، آن ماهیچۀ بدن، همسنخ خود را کنار خود بهوجود میآورد. تشکیلات بدن شما کار میکند، این زخم پر میشود، التیام پیدا ِ میکند. این التیام پیدا کردن یک زخم را، یک جراحت را، در نظرتان نگه بدارید، تا تشبیهش کنم و تمثیل کنم به غفران؛ ببینید غفران چهجوری است.
روح شما اگر در مقام تمثیل مانند جسمی باشد، هر گناهی که انجام میدهید، ضربتی بر روح وارد میکند و زخمی بهوجود میآورد. چرا آقا؟ چرا میگوییم گناه ضربت بر روح است؟ برای خاطر اینکه روح باید تعالی پیدا کند و گناه، هر آن چیزی است که روح انسانی را یک گام از تعالی و تکامل مورد نظرش بازمیدارد. در مقام مثل و تشبیه، میشود همین زخم زدن، همین شکاف را بر پیکرۀ روح تو بهوجود آوردن. این گناه که انجام شد، این نقیصه شکل گرفت. شما مال مردم خوردید، خدای نخواسته، آنیکه شرب خمر کرد، آنیکه ربا خورد، آنیکه زنا کرد، آنیکه دروغ گفت، آنیکه افترا گفت، با هریک از این کارها، یک شکافی به روحش به پیکرۀ روانش وارد آمد، این روح ِ او زخمی شد، ناقص شد، از کمال که غایةالآمال است دور افتاد؛ این گناه حالا باید مغفرت پیدا کند.
غفران یعنی چه؟ غفران یعنی این خلأ، این کمبود روح، این زخم روان، این نقیصهای که در نفس او بهوجود آمده است، این برطرف شود، این را میگویند غفران. چهجوری برطرف میشود؟ چهجوری برطرف میشود آن نقیصهای که در روح تو از سوی گناه بهوجود آمده؟ با جبران کردن. آنکسیکه با یک گناهی جان خود را از اوج انسانیت و تکامل و نقطۀ پرواز انسانی یکقدری منحط کرده و دور انداخته، آنوقتی این عقبماندگیاش جبران شده است که یک مقداری برود بالا.
خدای متعال نمیگوید، چون تو گناه کردی، حالا هرچه کار نیک بکنی، ما آن گناه را اصلا از بین نخواهیم برد. لج نمیکند خدا. «اِنّی لَغفّارٌ»، ما لجباز نیستیم، ما غفاریم. آن گناههایی که انجام گرفت، آن اشتباهاتی که بهوجود آمد، ما حاضریم از آن اشتباهات صرفنظر کنیم، در صورتی که جبران بشود. نمیگوییم، چون شما یک روزی اشتباه کردید، حالا صد برابر مجاهدت کردید، مجاهدت شما بهخاطر اشتباه شما هیچ، نه. «اِنّی لَغفّارٌ»، ما غافریم، ما خلأها را پر میکنیم، زخمها را التیام میدهیم، اما برای چه کسی؟ «وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى»، من بخشندهام برای آنکه توبه کند. توبه کند یعنی چه؟ یعنی برگردد. راه تکامل شما از اینجا بود، شما باید اینطرفی میرفتید؛ حاضریم ببخشیم، کی؟ وقتی بروید بهطرف تکامل، مجددا به راه درست برگردید. «لِّمَن تَابَ»، توبه کند یعنی برگردد. توبه یعنی برگشتن. ایمان خود را قوی کند، عمل صالح کند. عمل! نباید از عمل غافل بود و به سخنگفتن و دلخوشداشتن خود بسنده کرد؛ بنابراین مغفرت یعنی پرکردن آن خلأهایی که زخمهای روح انسانند، با پرکردن آنها انسان به کمال میرسد. این، شایسته است که انسان در راهش کوشش کند، مسابقه بدهد، سرعت بگیرد. مغفرت خیلی مهم است. مغفرت این نیست که خدای متعال بیحساب، از روی دلبخواه، یک کسی را مورد لطف بیجایی قرار بدهد، بدون اینکه خود او کوششی در راه این لطف الهی کرده باشد.
منبع: کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»